ماراتن یکی از قاطع ترین و سرنوشت سازترین محاربات بشر است. در این جدال، اگر سپاه عظیم و قدرتمند ایران فاتح میشد، چه بسا که تمدن غرب هرگز گسترش نمی یافت و بجای آن حکومتی نیمه شرقی، نظارت جهان را به عهده میگرفت. اما یونانیها که در پیشاپیش سپاه آنان، نیروی دموکراتیک آتن پیش میرفت، پیروز گشت و در اثر این پیروزی توانست، تمدن خود را از تباهی و فنا، محفوظ بدارد.
جالبترین اظهار نظر، نتایج توأم با تحقیقات علمی (هانس ولبروک) مورخ آلمانی است. او دراین باره مینویسد: ارتش یونان در ماراتن از سربازان پیاده سنگین اسلحه ترکیب شده بود و تشکیل فالانژ ابتدائی را میداد که قابلیت مانور آن محدود به تغییر مکان بطور بطنی بسمت جلو بود. این ارتش مواجه با ارتشی بود که از لحاظ استعداد، کمتر ولی از کمانداران و سواره نظامی که آموزش عالی داشتند، ترکیب شده بود. هرودوت نوشته است که یونانیها با حمله و پیشروی 4800 قدم در وسط دشت ماراتن و خرد نمودن مرکز جبهه ایرانیان، فاتح شدند.(ولبروک) خاطرنشان ساخت که این عمل از لحاظ فیزیکی، غیر ممکن است. طبق آیین نامه های نظامی مشق صف ارتش آلمان، سرباز با تجهیزات کامل میتواند فقط در دقیقه تقریبأ 108 تا 115 قدم بدود. اسلحه آتنیها از سربازان کنونی آلمان سبکتر نبود و دو نقص کلی هم داشتند. یکی اینکه آنان سربازان حرفه ای نبودند، بلکه مردمان غیرنظامی بودند. دیگر اینکه سن غالب آنان از حد مجاز در ارتشهای نوین، تجاوز نمیکرد. به علاوه (فالانژ) یک دسته از سربازان مجتمع و فشرده به هم بود که نمیتوانست همه نوع حرکات سریع را انجام دهد.با حمله از دور به چنین واحدی، فالانژ را به یک توده بدون سازمان تبدیل نموده و ممکن بود توسط سربازان حرفه ای ارتش ایران بدون اشکال از بین بروند. تاکتیکی که توسط هرودوت تشریح شده بود، آشکارا غیر ممکن بود.بیشتر این علت که فالانژ یونانیها در مصاف در زمین باز در پهلو ضعیف و بد و ممکن بود بوسیله سواره نظام محاصره شود. به نظر دلبروک، آشکار بود که نبرد ماراتن در خود دشت به وقوع نپیوسته است، بلکه در یک دوره کوچک در جنوب شرقی و در جایی زد و خرد شده است که ارتفاعات و جنگل، یونانیها را از حرکات محاصره ای محفوظ داشته است. بنظر میرسد موضع دره (وارنا)، یگانه موضع ممکن بود.
به علاوه این موضوع به یگانه راه آتن تسلط داشت. برای رسیدن به شهر آتن، ایرانیان مجبور بودند نیروهای (میلیتار) را از بین ببرند و یا آنکه از جنگ دست بکشند و ایرانیان راه اول را انتخاب نمودند و (میلیتار) در لحظه بحرانی، وضع دفاعی را به حالت تعرض در آورده است. ولبروک در خاتمه مینویسد، دشت ماراتن به قدری کوچک است که تقریبأ 50 سال پیش یک افسر ستاد ارتش آلمان که آنجا را بازدید نموده بود، با تحیر نوشت که برای یک تیپ پروسی (آلمانی) جای کافی برای انجام تمرینات ندارد.
ناپلئون که وقایع نبردهای ایران را به استناد نوشته های هرودوت و سایر منابع یونانی مطالعه نموده است، در یادداشتهای خود چنین مینوسد: در باب فتوحاتی که یونانیها به خود نسبت میدهند و شکستهایی که برای ایرانیان قائلند، نباید فراموش کرد که این گفته ها تمامأ از یئنانیها است و گزاف گویی و لافزنی آنان نیز مسلم میباشد. از طرف ایرانیان نیز نوشته هایی بدست نیامده تا بتوان این نوشته ها را با گفته های یونانیها مقایسه کرد و نتیجه را بر مبنای قضاوت قرار داد
منبع: جنگهای تاریخ ایران
زاد روز زرتشت خجسته باد
خداحافظ
عکسهای شهر تاریخی استخر
شهر باستانی استخر
سنگهای تخت جمشید
نام و نسبت زمانی ماههای سال در تقویمهای مختلف
واژه پارسه، تخت جمشید و پرسپولیس
امپراطوری هخامنشی
کتابخانه تخت جمشید
کوروش بزرگ
فونت خط میخی
پادشاهان هخامنشی
تخت جمشید،معجزه هنر پارسیان
[عناوین آرشیوشده]